معلم دو حيوان دو زيست نام ببر ? غورباغه و برادرش
يك بچه به پدرش ميگه چرا بعضيا مي گن كتاب متاب اشغال پاشغال پدر اونا ادماي بيسواد ميسود است
سه تا مرده تيمار ستاني ميرن توي تيما ستان صاحب تيمار ستان مياد يك موز را نشان ميده ميگه هركي بتوانه بگه اين چيه ازاد است اولي ميگه خياره دومي ميگه هويجه سومي ميگه موزه ساحب تيمارستان افرين تو ازادي بعد كه ميره بيرون ميگه دوروغ گفتم خياره بعد درميره
يك مره داره از كنار ديوار راه ميره يك كاغذ ميفته روسرش مي ميره مردم جمع ميشن كاغذ را وا مي كنن ميبينن توش نوشته دو تا اجر
يك مرده مي خاد خد كشي كنه يكي مياد ميگه داري چه كار ميكني ميگه ميخام خد كشي كنم ميه حالا براي چي تناب را دوره كمرت بستي ميگه اول تناب را دوره گردنم بستم ديدم دارم خفه ميشم تناب را دوره كمرم بستم
گارسن مياد مي گه غذا كياش نايتا فغرذ باتي داريم با ليمو مشتري كياش نايتا فغرذ باتي باچي
يك بچه داره با فيل تو خيابون را مي ره پليس جولوشو مي گيره مي گه زود باش اين فيلو ببر باغ وهش فردا دوباره بافيل تو رامي رن پليس جلوشو مي گيره مي گه مگه نگفتم فيل را ببر باغ وهش بچه بردمش امشبم مي خايم بريم سينما
سوسن به رضا ميگه چرا تو سفري هفت سين گربه گذاشتي رضا چون ماهي مون را گربه خورده
سوسن از رضا مي پرسه انچي كه نارنجي و چهار تا چرخ داره رضا معلوم ديگه يك ماشين نارنجي سوسن نه يك دونه هويج رضا پس چهار چرخش چيشد سوسن اون چهار چرخ نكته ا نحرافيش بود
يك مرده مي خوره به نرده بر مي گرده
تعداد صفحات : 3